حالا خودکشی‌های سریالی کادر درمان به پزشکان رسیده است. خودکشی زهرا ملکی، پزشک جوان طرحی در جاسک بسیار ناراحت‌کننده بود. ایشان پزشکی مسوولیت‌پذیر، مهربان و بااخلاقی بود اما خودش چندین بار در شبکه‌های اجتماعی از میزان فرسودگی و سختی‌های شغل‌اش نوشته است.

بیگاری کشیدن از دستیاران پزشکی در بیمارستان های دولتی/مسئولان هیچ اراده ای برای تغییر وضعیت پزشکان ندارند

به گزارش سلامت نیوز به نقل از فانا، دکتر امیر صدری-پزشک و مدیرکل روابط عمومی سازمان نظام پزشکی استان تهران در یادداشتی نوشت: این روزها به دلیل مشکلات متعددی مانند مسایل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی حال روحی جامعه ایران خوب نیست اما درخصوص جامعه پزشکی این موضوع متفاوت است زیرا آنها آگاهی و اشراف کافی بر سلامت جسم و روح و روان دارند بنابراین اقدام به انجام رفتارهایی مانند خودکشی زنگ خطر جدی را در کشور به صدا در آورده است چراکه این پدیده نشانگر وخامت بیش از حد بحرانی است که تنها به سمت فاجعه حرکت می‌کند.

پزشکان به‌طور سنتی هم نخبه شمرده می‌شوند و هم دارای جایگاه اقتصادی معقول هستند، به همین دلیل آرزوی بسیاری از جوانان کشور قبولی در رشته پزشکی است تا در آینده به یک پزشک متخصص با درآمد مناسب و جایگاه اجتماعی تبدیل شوند اما در واقعیت جوانان مسیر بسیار سخت و طولانی را برای طی آن در پیش دارند. متاسفانه طی سال‌های اخیر اخبار خودکشی رزیدنت‌ها به یک بحران جدی تبدیل شده که از ابتدای سال جدید نیز با بحران خودکشی موفق در میان پزشکان جوان مواجه شدیم. البته باید بدانید که تعداد خودکشی‌های ناموفق بسیار بیشتر از خودکشی‌های موفق است اما به‌تازگی خودکشی‌های موفق در میان جامعه پزشکی زیاد شده است، همچنین آگاهی جامعه پزشکی به میزان داروهایی که منجر به مرگ قطعی می‌شود، این ماجرا را تکان‌دهنده‌تر می‌کند.

واقعیت این است که نه بحران قبلی و نه بحران فعلی از سوی سیاستگذاران جدی گرفته نمی‌شود. سال گذشته ۱۶رزیدنت که با نمرات بالا پس از طی ۷سال تحصیلات و با سختی‌های فراوان گزینش شدند تا به دستیاری پزشکی برسند، این میزان خودکشی در آنها تنها منجر به افزایش حقوق دستیاری شد، نه تعداد کشیک‌های کمتر شد و نه حتی حرف‌های دستیاران پزشکی شنیده شد.
حالا خودکشی‌های سریالی کادر درمان به پزشکان رسیده است. خودکشی زهرا ملکی، پزشک جوان طرحی در جاسک بسیار ناراحت‌کننده بود. ایشان پزشکی مسوولیت‌پذیر، مهربان و بااخلاقی بود اما خودش چندین بار در شبکه‌های اجتماعی از میزان فرسودگی و سختی‌های شغل‌اش نوشته است. متاسفانه سرپوشی بر این خودکشی‌ها دردناک و ناراحت‌کننده است، چرا وضعیت را برای آینده خطرناک می‌کند.

در واقع مشکل اصلی که این روزها جامعه پزشکی این است که هیچ جذابیت مالی و رفاهی برای پزشکان طرحی در مناطق دورافتاده ایجاد نمی‌کنیم تا آنها با آسایش و آرامش برای طرح خود به آنجا بروند. متاسفانه در بیمارستان‌های دولتی مراکز آموزشی تا جایی که می‌توانند از دستیاران رشته‌های تخصصی با حقوق‌های بسیار پایین به عنوان پزشک استفاده می‌کنند و بار اصلی درمان بر دوش آنها تحمیل می‌شود.

این جوانان با امید آینده‌ای روشن پا در این رشته می‌گذارند اما سیستم آنها را با حقوق ماهی ۱۲میلیون تومان و ۳۰۰ ساعت استخدام قراردادی می‌کند. این در حالی است که اگر یک پزشک با این شرایط بخواهد در بیمارستان دولتی مشغول به کار شود، حقوقش چندین برابر خواهد بود. بنابراین اینگونه رفتارها با جوانانی که برای پزشکی تلاش کردند، آنها را دلسرد و ناامید می‌کند. پزشکان جوان برای گذراندن طرح خود باید در مناطق دورافتاده دو الی سه سال کار کنند. این در حالی است که حتی یک مهندس هم با دوبرابر حقوق آنها حاضر به فعالیت در آن مناطق نیست.

پزشکان عمومی برای اینکه متخصص شوند، باید در مناطق دورافتاده مشغول به کار شوند، این در حالی است که پزشکان عمومی از امنیت رفاهی، مالی، روانی و جانی نیز برخوردار نیستند. بعد از پایان طرح هم به عنوان دستیار پزشک در بیمارستان‌های دولتی از آنها بیگاری می‌کشند. تا زمانی که این ناعدالتی وجود داشته باشد، حال جامعه پزشکی خوب نخواهد شد. بنابراین امروزه احساس ناامیدی و افسردگی در میان جامعه پزشکی موج می‌زند و گاهی در مهاجرت خود را نشان می‌دهد و گاهی در خودکشی. متاسفانه هیچ اراده‌ای هم برای تغییر این وضعیت در میان مسوولان مربوطه مشاهده نمی‌شود چراکه این زنگ‌خطرها در چند سال اخیر شنیده نشده است و متاسفانه باز هم شنیده نخواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha